پاییز گردی در پارک های جالب تهران!/عکس
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۹۵۸۵۲
به گزارش پارس نیوز، باغچههای بنفشه، آبرنگی شدهاند؛ یک دامن زرد، یک دامن بنفش، سفید... سفید پنبهای. هوا با پاییز نمیخواند و بیشتر، ساز روزهای بهار را میزند. برای همین نیمکتهای بوستانها خالی نمیمانند. حتی زیراندازها هنوز بهکار میآیند روی چمنی که بوی سبزی میدهد و برگهای زرد، آن را فرش کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بازی باد پاییز با دل سبز پارک ملت
تابلوی چوبی پارک آنقدر قدیمی نیست که تا سال 1345و تاسیس پارک، به عقب برگردد. معلوم است در گذر زمان رنگ خورده، ترمیم شده و نوشتههای روی آن با رنگ زنده شدهاند. به جز گردشگرانی که گهگاه از پیاده روی غربی خیابان ولیعصر رد میشوند بقیه رهگذرها دقت چندانی به تابلوی پارک ملت ندارند. آنها ورودی مقابل بازار صفویه را میگیرند و یک راست راهی پارکی میشوند که 300هزار مترمربع زمین پوشیده از گیاهان خزان زده پیش رویشان میگذارد؛ مجموعهای منحصر به فرد و فراخ از درختانی که باد پاییز، سر بازی با آنها برداشته است.
پیادهروی و دوی نرم
ظهر پاییز، پارک خلوت است و مسیر پیادهروی تبدیل به محلی برای دویدن نرم ورزشکارها شده است. لباس ورزشی، قمقمه آب و موسیقی در گوش آنها میگوید این کار مستمر و برنامهریزی شدهشان است. آلاچیقها بعد از یک دقیقه پیادهروی آرام پیدایشان میشود. جمعیت در آلاچیقها نشستهاند و بساط چای داغ به راه است. تابلوهای آبی رنگ، مسیر دریاچه، مسجد، سرویس بهداشتی را نشان میدهند. دریاچه، رو به شمال است و مسجد در شرق مسیر ورودی پارک قرار گرفته. سرویس بهداشتی را میتوان حوالی ورودی پارک در سمت غرب مسیر اصلی یافت.
ایستاده در میان آواز درختها
قدم آدمها روی مسیر خزیده وسط پارک، بیصداست، اما درختها دارند « س... س س» صدا میکنند. چنار و افرا و صنوبر. برگها از ساقه کج و معوج میشوند و رو به نور نرم خورشید گاهی برق میزنند. باید یک لحظه ایستاد، چشمها را بست و گذاشت باد، آوازش را با ساز برگها بنوازد. هیچ عجیب نیست اگر این وقت، روح از پاهای آدم راه بیفتد و بعد از گذر از درازای بدن، از سر پر بکشد و یک حفره عمیق پاک در سینه آدم باقی بگذارد که از بوی درختان پاییزی پر و خالی میشود. خیلیها روی نیمکتهای ورودی پارک نشستهاند و به صدای هوهوی باد در برگها گوش میدهند. برگها روی شاخه هم، آوای خزان دارند. انگار برای رسیدن این ساعتهای پاییز هلهله کنند یا به تازه واردهای محو تماشایشان خوشامد بگویند.
کشف نرمای تپههای برگ پوش
قارقار کلاغها از دور هم به آواز بلبلهای خرما میچربد. بوی پاییز در پارک پیچیده است. زمین چمن شرق مسیر، فرو افتاده و از جایی به بعد عین یک تپه ناآرام بالا خزیده است؛ پستی و بلندی برگ پوشیدهای که چشمانداز یک منطقه جنگلی را تصویر میکند. میتوان مقابل این فراز و نشیب برگ پوش ایستاد و شمایل این بخش شبه جنگلی را تا انتها کشف کرد. کمی بعدتر دیواره سبز رنگی است که پیچکهای سبز سیر از تن آن بالا رفتهاند. جایی که رهگذرها دوربین بهدست میشوند و با پس زمینه سبز آن عکس یادگاری میگیرند.
آرامش کنار آوای دریاچه
باد دارد با برگ صنوبرها موسیقی پاییز را مینوازد. دانشآموزها در مسیر برگ پوشیده پارک راه میروند و دنبال بزرگترین برگهای خشک چنار میگردند. برگهای پنجهای توی دستشان چرخ میخورد. هشدارها همه جا روی حفاظ دریاچه دنبال رهگذرها میآیند و عمق دریاچه را یادآوری میکنند. در بخش شمالی، بوفه و رستورانهای مختلف گرد هم جمع شدهاند. جمعیت روی صندلیهای کنار دریاچه نشستهاند و بازی ماهیهای سیاه و ریز دریاچه رو نگاه میکنند تا سفارش از رستوران کنار دریاچه سر برسد. چند قدم آنطرفتر روی میزهای شطرنج حاشیه دریاچه مهره چیدهاند و سرگرم بازی شطرنج هستند.
قلمرو پرندگان آبی
آخر دریاچه پوشیده از برگهای چندپر نارنجی و ریزبرگهای نارون است. چند وجب آن طرفتر جزیره اردکها آغاز میشود. پرندهها روی آب لیز میخورند و مدام به سطح دریاچه نوک میزنند. از نزدیکتر صدای شان در هم گم میشود. با دیدن آدمها مسیر شنا را سمت آنها کج میکنند. روی آب و پشت سر پا زدن هایشان یک موج مثلثی پیش میآید. نزدیکتر که میرسند روی کلههای سبز سیرشان، حبابهای ریز نشسته. یک بری بهصورت آدمها نگاه میکنند و منتظر میمانند تا برایشان خرده نان بپاشند. خردههای نان که روی آب پخش شدند، برای نوک زدن با هم مسابقه میدهند و صدایشان گوشه کنار دریاچه را برمیدارد.
از آواز گنجشک تا بغبغوی کبوترها
بیرون از قفسهای غرب دریاچه، گنجشکها غوغا کردهاند، اما صدای پرندههای پشت شیشه به این راحتیها به بیرون درز نمیکند. فضای داخلی قفسها تا حد ممکن طبیعیسازی شده است؛ زمین خاکی یا پوشالی، تنههای کوتاه و بلند درخت و لانههایی برای آرام گرفتن.
مرغ شاخدار قفس اول، لک و لک راه میرود و خود را پایین شیشه قطور قفس میرساند. آن یکی پرهای خال خالیاش را باد کرده و با چشمهای نیمه باز چرت میزند.
کبوترهای قفس کناری حسابی سر و صدا راه انداختهاند. گردن میگیرند. تند میجنبند. دور یکدیگر چرخ میزنند و لای پرهایشان را پاک میکنند. این اهالی پارک ملت جزو آنهایی هستند که صدای بغبغو و بال زدن هایشان تا بیرون از شیشه قفس هم میرسد.
یادگاریهایی از طبیعت
آنسوی جزیره اردکها پشت سبزی فنسها تعدادی آهو و غزال روی شیب چمن نشستهاند. آنقدر آرام که پرندههای کوچک روی فرورفتگی کمرشان مینشینند و به آن پوست نرم قهوهای، نوک میزنند. پشت دیواره فنسکشی شده، مامن کلاغها هم هست. دور از دسترس آدمها، اشیا یا خوراکیهایی را که دزدیدهاند به منقار میگیرند و پای تنه قطور درختها گم و گور میشوند. کله مو سیخ سیخ شترمرغها از پشت این قفسهای بزرگ پیداست. آنها گردن کشیدهاند و دارند اوضاع اطراف را وارسی میکنند. تا رسیدن به قفس شترمرغها راه نسبتا زیادی هست. باید از مقابل قفس شیشهای پرندهها گذشت و در انتهای مسیر، خرامان راه رفتنشان را تماشا کرد.
پله پله تا رسیدن به موجهای دریاچه
باغچههای گل از پلههای سنگی پارک بالا رفتهاند. کنار پلهها پایه سردیس نامدارهای ایرانی هست و آن بالا بر فراز تمام پلهها تندیس امیرکبیر ایستاده است. بساط عکاس ثابت پارک پایین پلهها برپا ست. عینک آفتابی زده رو به نور بیحال خورشید نشسته و عصرانه میخورد. منتظر، تا مشتری پشت به پلههای بلندبالای پارک بایستد و از او عکس بگیرد. حوضچههای میان پلهها آرام گرفتهاند. عکاس دائمی پارک، میگوید ساعت که از پانزده بگذرد فوارهها شروع میکنند. از دهانه باریکشان آب، غلیان میکند و روی پلههای گرانیتی سیاه فرو میریزد.
قالی پاییزی برگ در سایه نارون
باغچه چسبیده به دریاچه، برگهای ریز فسفری دارد و تکههایی که قلمرو بنفشههاست. از کنار باغچه سبز و بنفش به سمت شمال دریاچه که حرکت کنید، صدای آبشرهها از زیر پل فلزی دریاچه به گوش میرسد. پشت ساختمان آجری کنار دریاچه، برگ نارونها را سایه لیمویی زدهاند. خورشید از پشت دیوار روی شاخههای تیز نارون افتاده و مثل وقتی زعفران، شله را زرد میکند روی برگها رنگ پاشیده. روی چمن پایین پای درختها برگهای زرد هستند که مثل گل قالی پخش و پلا شدهاند. از کمی نزدیکتر به پل روی دریاچه، باریکههای آب پیدا هستند که از زیر پل روی دریاچه میریزند. موجهای ریز، آرام به دو سوی آبشرهها خیز برمیدارند و در فاصله کمی محو میشوند. لم لم آب، جلبکهای ته دریاچه را نوازش میکند.
رقص برگهای زرد بر موجهای ریز
بالای پلهها چشماندازی از کوهها پیداست. بالاسر دریاچه پارک کلاغها اوج میگیرند و آسمان آبی اینجا را پاییزی نشان میدهند. کناره دریاچه دیواره گیاهی هست؛ روی لبه آن جمعیتی نشستهاند و به سکوت پارک گوش میدهند. باد روی دریاچه موجهای ریز میاندازد و جا به جا پولکهای روشن آفتاب به درخشششان ادامه میدهند. گلدانهای سنگی گلهای پنبهای دادهاند و زنبورها در قیف گلها دنبال شهد میگردند.
رهگذرها دوربین بهدست از آرامش دریاچه فیلم میگیرند و برگهای زرد و چنار و نارون روی آب تاب میخورند.
رنگین کمان پرنده
از نوع نشستنشان روی تنههای پیچ خورده قفس، معلوم است با کسی شوخی ندارند. کمی نزدیک به نیمرخشان بدخلقی آن چشمهای تیز پیدا میشود. قفس پادشاه آسمانها آرام آرام است.
با آنکه سه عقاب درون قفس استراحت میکنند، اما هیچ صدا یا تحرکی در آنها دیده نمیشود. تنها یکی از آنها روی دیواره قفس ایستاده و جمع کبوترها را نظاره میکند.
شاید در خیالش دنبال راهی میگردد که از شیشه بین قفس بگذرد و پرندههای قفس کناری را شکار کند. عقابهای دیگر به هم پشت کردهاند.
انگار باهم قهر باشند. کبکهای همسایه اجتماعیتر بهنظر میرسند.
با آن تاج عجیب روی سرشان، مدام دور و بر هم میپلکند. طوطیهای قفس بعدی آرام روی شاخهها قدم برمیدارند و سر هم جیغ میزنند. کرکس قفس کناری، تنهاست و کرک به هم ریخته سرش این پیام را میدهد که حوصله هیچ ذی حیاتی را ندارد. در عوض طوطیهای قفس کناری سرشان را در گوش هم فرو کردهاند طوری که انگار دارند برای کنار دستیشان لطیفه تعریف میکنند.
تعداد مرغ عشقها از بقیه پرندگان اینجا بیشتر است. هیچکدام از آنها روی شاخهها آرام نمیگیرند و مدام میپرند.
پرجنب و جوشترینها
آرام و قرار ندارند؛ مدام روی تنه درختانی میپرند که به سقف قفس، زنجیر شده. جیغ میکشند. بعد که آدمها را میبینند روی لبه قفس مینشینند. انگشت به دهان میگیرند و با چشمهای نافذ به حرکات آنها توجه میکنند. میمونهای اینجا جذابترین گونه جاندارانی هستند که بازدیدکنندگان حیات وحش به سراغ آنها میآیند. آنها بلدند با نگاه غمگینشان دل جمعیت را بهدست بیاورند. چشمهای گرد و قرمزشان را به آدم بدوزند و در یک چشم به هم زدن دیواره قفس را تا خود سقف بالا بروند. شترمرغها پشت قفس میمونها ایستادهاند و به دیواره آهنی نوک میزنند. نزدیکتر به آنها پاهای قویشان پیداست که روی خاک نرم قفس صدای راه رفتن شتر در بیابان میدهد. شترمرغها پا به پای آدم راه میروند و مدام سعی میکنند سرشان را از لای فنس بیرون بیاورند. نور آفتاب در چشم هایشان میافتد و از نزدیک مهربانتر بهنظر میآیند.
وقتی زیبایی مسیر مسحورتان میکند
روبهروی بخش حیات وحش، زمین گسترده چمن پوشی است که باد مدام روی آن، برگ خشک میپاشد. تپهها چمنی و برگ پوش، باید محل مناسبی برای توقف باشد؛ چون تعدادی زیرانداز روی پستی و بلندیهای آن پهن شده و جمعیت زیر ریزش متناوب برگها نشستهاند. بعدتر زمین بازی کودکان سر راه هست و یک سینمای سه بُعدی که ساعت کارش تا ساعت 24هر شب است. حرکت به سمت بازی کودکان و بوفه از طریق تابلوهای آبی رنگی که مسیر را نشان میدهند میسر میشود. آنهایی که علاقهمند به پیادهروی دسته جمعی هستند همراه با موسیقی آرامی در همین مسیر قدم میزنند. مسیر عریض و برگ پوش پیش رو، از کنار لوکوموتیو و زمین بازی کودکان رد میشود. تابها لق میخورند و قلعههای بازی زیر پاهای کوچک بچهها کشف میشوند. در تمام این مسیر، درختهای نارون غوغای پاییزیشان را ادامه دادهاند.
باریکه راه خاطرهها
ادامه مسیر پیادهروی به آلاچیقهایی میرسد که پر از خنده نوجوانان است. آنها زیر سقف ارغوانی آلاچیقها نشستهاند و مشغول بازیهای جمعی هستند. ردیف آلاچیقها تمام میشوند و میدانی دور حجم فلزی یک پرنده مدام میگردد. میتوان از پایین پای همین پرنده راه را گرفت و پهلو به پهلوی نهالها راه خروج از پارک را به سمت خیابان ولیعصر یافت.اما مسیر پیاده روی همچنان از حاشیه پارک و خیابان ولیعصر رو به جنوب ادامه مییابد. درختهای چنار در دو سوی مسیر استوار ماندهاند و جوانهایی را تماشا میکنند که توپ کوچک فوتبال دستی را با پای بازیکنان پلاستیکی در جعبه شوت میکنند. بعدتر وسایل بدنسازی دو رنگی هست که روی هر کدام نام و نحوه استفاده از دستگاه درج شده است. بین درختهای قطور چنار، بوتههای شمشاد و رز نشستهاند و آخرین گل هایشان را به نمایش گذاشتهاند. در همین پهنه سالمندانی پیدا میشوند که نیمکتهای پارک را برای مرور خاطرات قدیمیشان در کنار هم انتخاب کردهاند. اتوبوس هر چند دقیقه یکبار در ایستگاه مقابل رویشان میایستد و آدمها را با خاطرات به جای مانده از میانه پاییز خیابان ولیعصر به نقطه نقطه این شهر منتقل میکند.
پارک طالقانی؛ سایه روشن خزان و بوی جنگل
نگرانی برای توقف خودروی شخصی وجود ندارد؛ همینطور برای رسیدن به یک بوستان جنگلی با استفاده از وسایل حملونقل عمومی. پایین پای بوستان یک ایستگاه مترو هست و در مقابل ورودی شرقی آن هم یک ایستگاه مترو دیگر. اولی ایستگاه مترو شهید همت و دیگری ایستگاه مترو حقانی. بنابراین راه رسیدن به پارک طالقانی از هرکجای شهر مهیاست. البته اگر برای قدم زدن در سایه روشن پاییزی درختان برنامهریزی کرده باشید. مسیر قدم زدن میتواند هموار باشد و پیمودناش بر ای تمام اعضای خانواده، آسان. اگر هم جمع کوهپیمایان برای گشتزنی در پارک طالقانی پیشقدم شده باشند مسیرهای شیبدار و سنگ پوشی وجود دارد که قدرت عضلات را به چالش میکشد؛ یک جنگل پیمایی ایمن وسط هیاهوی شهر.
در بینظمی درختان غرق شوید
اگر ردیف آلاچیقهای شرقی پارک طالقانی را کنار بگذاریم چینش داراییهای دیگر پارک، از نظم خاصی پیروی نمیکند. هرچه هست و نیست بر رویه بینظمی استوار شده و همین است که زیبایی پارک را در این روزها دوچندان میکند. بعد از گذشتن از آلاچیقها و دود کبابی که لای شاخه نیمه عریان درختها محو میشود مسیرهایی هست که جمعیت با توجه به نوع پیمایش انتخابیشان وارد آن میشوند. ورودی شیبدار و ماسه پوش حاشیه شرقی پارک طالقانی، نبض را آرام آرام بالا میبرد. مسیر، نرم اوج میگیرد و قدمها لای سنگریزه فرو میرود. آنقدر که نفس عمیق شود و اکسیژن ارتفاعات پارک طالقانی ریه آدم را تا مرز سوختن از پاکیزگی هوا برساند. البته این شرایط برای کوهنوردها و کوهپیمایان حاضر در پارک کمتر پیش میآید. هرچه باشد کوهنوردی به کرات این وضعیت را برای آنها بازسازی کرده است. اما برای آنها که ابتدای مسیر کوهپیمایی هستند این تصاویر آشنا بهنظر میرسد. قدم زدن با عطر چوب
راه چوبی جزو پرطرفدارترین مسیرهای قدم زدن در پارک طالقانی پوشیده از تنههای باریک درختانی است که روی خاک خوابیدهاند. همانطور که حصارها پا به پای راه چوبی میآیند حاشیه سنگ چین کناره مسیر هم انعطاف به خرج میدهد و با پیچش حلزونی پایین میخزد. گاهی روی لایههای این سنگهای باریک و ارغوانی مینشینند و خستگی در میکنند. هرچند با آغاز مسیر خاکی داخل پارک، نیمکتهای سنگی هم برای استراحت و توقف مهیا هستند. مسیری چوبی آنقدر پیچ میخورد تا سر از دروازه سنگی غرب پارک دربیاورد. بعد از دروازه سنگی این مسیر میتوان راه را به سمت پل طبیعت یا پارک آب و آتش کج کرد یا دوباره راه چوبی را گرفت و در راه برگشت به درههای برگ پوش پارک سرک کشید. البته رسیدن به قعر پارک نیاز به حضور جمع و همیاری اعضا دارد. نقطههای بکری که خاطره کشف آنها برای اعضای گروه ماندگار خواهد شد.
بوستان ساعی؛ همسایگی بهار و پاییز
از کنار پیادهروی خیابان ولیعصر و نردههای کوتاه پارک ساعی، اول برگهای پنجهای چنارها پیداست که به نارنجی میزنند و بعد کپههای کاج در دوردست که هیچ سرما و بورانی حریف سبزیشان نمیشود. بعدش تماما آسمان است و پیشانی شیشهای ساختمانهایی که تک و توک در پس درختها سر کشیدهاند. اما اینجا اکثریت با درختهاست. با سبزی ماندگاری که تا روزهای آخر آبان هم ادامه یافته و همچنان پایدار میماند. حاشیه شرقی پارک ساعی بهار را در بقیه روزهای سال ادامه میدهد.پیچکهای سبز از باغچهها بالا میروند و کاجهای سبزسیر مسیرهای موازی پارک را در روزهای بیبرگی تنها نمیگذارند.
ورود از شمال غربی
در نقطهای از شمال غربی پارک ساعی درست در حاشیه پیادهروی خیابان ولیعصر، مجسمهای نشسته که کاسه سرش را در دست گرفته و چهرهاش را در آینه نگاه میکند. از کنار نگاه خیره مجسمه که شب و روز در بلندای آینه کش میآید، پلههای سنگی و فیروزهای آنقدر پیچ و تاب میخورند تا آدم را به قعر پارکی برسانند که مسیر میانیاش بین تکههای شیبدار پوشیده از بوته و درخت سبز افتاده است. میان کج و راست شدن مسیر پلههای سنگی ساختمان اخرایی سرای محله هم علاقهمندان خودش را دارد. خانمها در مقابل در ورودی صف کشیدهاند ودرباره آموزشهای این سرا در حاشیه پارک گفتوگو میکنند.
پا تند نکنید!
بهتر است سلانه سلانه از مسیر میانی پارک ساعی گذر کرد تا به نوعی فرصت شود بازی پیچکهای براق روی دیواره شیبدار غربی را تماشا کرد و همینطور پله پله بالا رفتن کاجهای تنه قهوهای از مسیر شرقی را. زیر پای پیچکهای سبزسیر سازههایی است که شبیه ریشه درخت میمانند. انگار در هم گره خورده باشند و دسته جمعی از زیر خاک بیرون زده باشند اما اتحادشان را حتی خارج از سطح خاک از دست نداده باشند. بالاترین مسیر غربی همراهان پاییزی دارد. چنارها تا ته خط پیاده روی همراه آدم میآیند. نیمکتهای این باریکه راه، مشرف به بهار بوستان در شرق آن است.
تصویر بهار؛ آواز خزان
روز نزدیک به میانه است و آبپاش شلنگ طویل باغبان، تپههای خاکی پارک و پیچکها را شبنم باران کرده. اگر هوای بهاری پاییز امسال همچنان همراه روزهای باقیمانده این فصل باشد بین سبزی باغچهها و برگهای سوزنی که هنوز هم روی سر جمعیت حاضر در پارک، سایه میاندازند میتوان دنبال بوی روزهای نخست سال گشت. با این وصف، در نبود سرما و بارش پاییز دلخوشی چشیدن روزهای خنک بهار در پارک ساعی به واقعیت نزدیک میشود؛ آن هم بیخ گوش چنارهایی که صدای پای آبان و آذر را خیلی وقت است که شنیدهاند و برگریزان را از روی داستانی که هرسال پاییز برای آنها تعریف میکند در حاشیه غربی پارک راه انداختهاند. با ورود از سمت خیابان ولیعصر اول صدای پاییز را در پارک ساعی میشنوید و با حرکت به شرق بوستان غرق هوای بهاریاش میشوید.
تفریح با چاشنی آموزش
پایین پای چنارهای خسته آلاچیقها سر بر آوردهاند، اما تعدادشان آن قدر زیاد نیست. با وجود حجمهای آموزشی و قفسهای متعدد پرندگان در بوستان ساعی، اکثر شهروندان ترجیح میدهند در مسیرهای مختلف پارک چرخ بزنند. به همینخاطرآلاچیقهای کم تعداد پارک، آن قدرها متقاضی ندارند. بهخصوص در میان کودکانی که در بین حجمهای سنگی و آموزشی پارک ساعی بهدنبال کشفیات جدید خود هستند. آنها پای هر کدام از مجسمهها میرسند از والدینشان درباره حیوانی که روی سکو ایستاده سؤال میکنند. نخستین حرف نام این حیوانات در کنار حجمها نقش شده است؛ دیدنیهایی که با درج حروف الفبا دانشآموزان سال نخست ابتدایی را بهخود جذب میکند.
دیدنیهای حیات وحش
از همان ابتدای مسیر میانی پارک ساعی، قفسهایی پیداست که از دور شبیه خانه است. باید دورتا دور قفس گشت تا بخشی را که برای دیدن پرندگان درنظر گرفته شده پیدا کرد. قبل از همه کبکها با آن دم بلند و سرهای نارنجی و گردن سبزشان آرام میخرامند. از پشت حفرههای قفس با دقت تمام بازدیدکنندگان را نگاه میکنند. بلدرچینها اما سرشان به دانه خوردن گرم است و توجهی به جمعیت ندارند. قفس مرغ و خروسها کمی پایینتر است و صدای آن فضای اطراف را پر کرده. خروسهای سفید پنبهای کاکل پهن و غریبی دارند طوری که چشمهایشان از پشت پرهای تاج آنها پیدا نیست. با این حال، به سرعت راه را مییابند و برای هم شاخ و شانه میکشند.
مجهز بیایید!
اگر همراه داشتن چوبدستی برای بالا رفتن از مسیرهای شیبدار پارک طالقانی ضروری نباشد پیمودن مسیرهایی که برای قدم زدن تدارک دیده شده نیاز به تهیه و پوشیدن کفش پیاده روی با کفی مناسب دارد. بهخصوص اگر نم بارانی زده باشد و مسیر پر پیچ و تاب پیاده روی، گل آلود یا لیز باشد باید از نوع آج دار این کفشها استفاده کرد. علاوه بر این، برای حضور درپارک طالقانی و قدم زدن در مسیرهای پیاده روی آن بهتر است لباس مناسب پاییز همراه داشته باشید. البته اگر برای تهیه، صرف غذا و بازیهای دسته جمعی در فضای پارک برنامهریزی کردهاید و قرار است مدت زمان زیادی را در پارک بگذرانید. علاوه بر این امکان استفاده از خدمات بوفه و مسجد پارک در بخش شرقی پارک طالقانی مهیاست. چشمههای سرویس بهداشتی هم در همین بخش قرار گرفتهاند. اگر علاقهمند به بازدید از باغ موزه دفاعمقدس باشید بعد از خروج از پارک طالقانی به سمت شرق حرکت کنید تا سازه باغ موزه و دریاچه حاشیه آن را مشاهده کنید.
فرش نارنجی برگ زیر پاهای شماست
ورودی جنوبی پارک طالقانی با پلههای پرتعداد سنگی از کنار باغچههای پیچک میگذرد و خود را تا همسایگی سپیدارها و نارونها بالا میکشد. از اینجا به بعد دو مسیر پیش روست. یکی ماسه پوش که زیر سایه افراها و نارونها میخزد و دیگری؛ سوی مسیر چوبی پارک طالقانی غلت میخورد. سنگریزهها زیر پا قرچ قرچ میکنند تا جایی که خاک نمدار جایشان را بگیرد و سکوت جنگلی پارک بر گشتزنی جمع سایه بیندازد. برای نشاندن درختهایی که هیچ کجای مسیر، شهروندان را تنها نمیگذارند خط کشی در کار نبوده است. کاجها و صنوبرها تا جایی که چشم کار میکند از شیب خاکی حاشیه مسیر پیادهروی پایین رفتهاند. زیر پای تنه و شاخههای عریان درختها فرش زرد و نارنجی از برگ افتاده است. آنهایی که قصد دارند خاطره پاییز رنگارنگ پارک طالقانی را ماندگار کنند روی نم برگها دراز میکشند و عکس یادگاری میاندازند.
پرندگان اجتماعی!
قرقاولها و مرغهای شاخدار پارک ساعی باید اجتماعیترین پرندگان این بوستان باشند. جمع مرغهای شاخدار با دیدن یک یا چند بازدیدکننده، به سرعت خود را به پایین پای آدمها میرسانند. قرقاولها صورت سرخ و مخملیشان را یکطرف میچرخانند و با چشمهای ریز خود عمیقا آدمها را زیرنظر میگیرند. بیدرنگ حرکت دست آدمها را دنبال میکنند و گاهی روی پنجه پاها میایستند تا به دستهایی که اغلب دانه میپاشند نزدیکتر باشند. اینها همگی در نبود صداست چون با شنیدن صدا از طرف بازدیدکنندگان احساس خطر میکنند و عقب میکشند. دویدن مرغهای شاخدار دیدنی است؛ آنها طوری سمت آدمها میدوند انگار مسابقهای در کار باشد. با آن تن خالدار سفید و مشکی مدام وول میخورند و بیشتر از باقی پرندگان قفسی پارک، دور ظرف آبخوریشان جمع میشوند.
ارتباط غریب میناها
قفس میناهای پارک ساعی جزو پرسر و صداترین بخشهای بوستان است. پرندههای کوچک سیاه روی شاخه درخت قفس نشستهاند و طوری جیغ میکشند که گویا قرار است به پرندههای کناریشان ثابت کنند که آوای خواندن آنها بلندتر است. اما همه چیز به این رقابت صوتی ختم نمیشود. پای فنس بدون حفاظ قفس، مرغهای مینایی جمع میشوند که ارتباط بهتری با انسانها برقرار میکنند. اولش آدم خیال میکند موضوع دانه گرفتن از تماشاچیهاست. اما مدتی که از حرف زدن آدمها با میناها میگذرد حرکات عجیبشان شروع میشود. از گلویشان صدای قرقر میآید. دنباله صدا به آوازی میرسد که شنیدنی است و بعد حرکات غریبی که به تعظیم کردن پرنده میماند. نمایش میناها یکی از زیباترین ارتباطاتی است که پرندگان ساعی با انسانها میگیرند.
آرامش و بیقراری در قفس کبوترها
کبوترها و کفترهای چاهی پارک ساعی همسایه هستند. کبوترهای کاکلی سفید با خالهای قهوهای و طوقهای باریک خاکستری دور گردن، کوچک و چاق روی شاخههای درون قفس نشستهاند. پرهای تمیزشان را باد کردهاند و در نور ملایم پاییز آفتاب میگیرند. آنسوی قفس کبوترها صدای بغبغوی تعداد زیادی پرنده در هم آمیخته است. قفس کناری شلوغ است و هر گوشهاش جنجالی به پاست. تعدادی کفتر چاهی دور از هیاهوی بقیه همخانهها روی لبه قفس نشستهاند. چابک، گردن میگیرند و با سرعت چشم میگردانند تا از اتفاقات دور و بر و حرکت تماشاچیهایشان غافل نمانند. نزدیک شدن به کفترهای چاهی امکان پذیر نیست؛ چون احتیاط میکنند و در چشم به هم زدنی از لبه قفس دور میشوند.
قطار فنچها و مرغ عشقها
پلههای رنگین کمانی پارک از حاشیه غربی بوستان ساعی بالا میرود. گلدانهای کوچک روی نردههای هفت رنگ چیده شدهاند و همراه مسیر پلهای تا بالای مسیر میآیند. باغچه پهناور بنفشه نزدیک به ورودی اصلی خودی نشان میدهد و دالانهای رنگین جمعیت را برای ورود و خروج هدایت میکنند.
درست در کنار ورودی اصلی بوستان ساعی همانجا که شیروانی آبی آسمانی پارک تو چشم میزند، بخش نگهداری فنچها دایر است. روی خاکه نرم کف فنچهایی نشستهاند که هر کدام اندازه یک گردو بهنظر میآیند. چسبیده به شیشه قدی این بخش، کنار هم مینشینند و گاهی از سر و کول هم بالا میروند. طوری که گرمای بدنهای کوچکشان کنار هم حفظ شود و سرمای شیشه حریف جمع آنها نشود. مرغهای عشق پشت سر فنچها غوغایی راه انداختهاند. مدام جیغ میکشند و لای شاخههای باریک و پیچ دار میچرخند.
مسیرهای نقاشی شده برای پیادهروی
پایان بخش حیات وحش، آغاز مسیرهای عریض پیادهروی در شرق بوستان ساعی است. جایی که چشماندازش را عمیقا به رخ بیننده میکشد. کاجهای هرس شده تا انتهای مسیر ردیف ایستادهاند. انگار که پهنای راه را نقاشی کرده باشند و نظم آن را با قلم مو روی بوم جا گذاشته باشند. باد برگهای خشک چنار را از میانه مسیر بلند میکند و پای کاجها مینشاند. عصر روشن این مسیر گاهی آنقدر آرام است که کلاغها روی زمین بنشینند و تابلوی نقاشی آن را پاییزیتر کنند. کمی جلوتر نارونهایی پیدا میشوند که برگهایشان هنوز هم برای سبز ماندن پافشاری میکنند. روی نوک شاخهها آنجا که صبح به صبح آفتاب میافتد سایههایی از پاییز پیداست. عابرها روی نیمکتهای قهوهای پارک مینشینند و آواز باد پاییز را میشنوند. جوانترها در میانه مسیر پیادهروی مینشینند و تصویر همراهی آن روز با دوستانشان را با دوربین ثبت میکنند. بهاریترین بخش ساعی
مسیرهای سبز پیادهروی در پارک ساعی تا خیابان «خالداسلامبولی» پیش میرود. هر چقدر طول و عرض پارک را قدم بزنید باز از لای درختان منظم و فرم دار کاج، یک مسیر جدید سبز میشود که دو سوی آن تا انتهای درختان همقد ایستادهاند؛ از کاجهای بلندبالا با تنههای قهوهای سوخته بگیر تا سدروس و سرو. در همین رفتوآمدها زمین بازی کودکان با قلعهها، سرسره و وسایل رنگین در پایینترین ارتفاع ساعی پیدا میشود. بساط بوفه هم در کنار این زمین بازی برپاست. کمی جلوتر محوطهای هست که به وسایل بدنسازی مجهز شده. در کنار هر کدام از وسیلهها حرکات مبتدی، متوسط و پیشرفته با رسم شکل توضیح داده شده است. مسیر سلامت پارک گسترده است و تمام سنین میتوانند در کنار هم از وسایل آن استفاده کنند. کمی بعد از حوضچهای که برگهای چنار و گلهای بنفشه روی آب آن میرقصند، میتوان میزهای شطرنج را هم یافت.
منبع: پارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۹۵۸۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقدی بر حصار کشی و اسبابکشی درختان از پارکها
تهران به دلیل تراکم جمعیت در جغرافیایی اندک از مساحت سرزمینی کشور به شهری حساس در مقابل آب و فضای سبز تبدیل شده و از سوی دیگر آلودگی هوا و کمبود فضای سبز باعث شده شهروندان تهرانی با حساسیت بسیاری مسائل مربوط به محیط زیست و بوستان های این کلانشهر را دنبال کنند و به نوعی زیرذره بین شهروندان قرار دارند، لذا احداث هر بنایی با هر کاربری که با جابجایی درختان ارزشمند همراه باشد به نوعی ایجاد تنش بی مورد برای این درختان قلمداد میشود.
به گزارش ایسنا، تهران با جمعیتی بیش از ۹ میلیون نفر و مساحت ۷۳۰ کیلومتر مربعی در حقیقت چیزی حدود ۲۰ درصد جمعیت کشور را در کمتر از یک درصد مساحت سرزمینی کشور جای داده و همین شرایط تهران را به شهری حساس در حوزه های مختلف همچون آب، انرژی، فضای سبز و... تبدیل کرده است.
به دلیل تعداد و تردد زیاد خودروها؛ ترافیک و آلودگی هوا به معضل دائمی شهروندان تهرانی تبدیل شده است. باتوجه به همین شرایط شهروندان تهرانی نسبت به درخت و فضای سبز حساسیت دو چندانی دارند. چند ماهی است که اخباری از حصارکشی در بوستانهای تهران منتشر شده و در پی آن اخباری مبنی بر ساخت فرهنگسرا، کتابخانه، مسجد و... در میان این حصارها مطرح میشود. موضوعی که از بوستان قیطریه آغاز شد و حالا به بوستان لاله رسیده است.
بیش از بررسی موضوع حصارکشی ها در بوستان های تهران باید نگاهی بیاندازیم به سرانه فضای سبز این کلانشهر و همینطور شیوه احداث بناها در بوستان های تهران.
سرانه فضای سبز در برخی از مناطق زیر ۱۰ متر مربع است
علی محمد مختاری، مدیرعامل سازمان بوستان ها و فضای سبز شهر تهران در گفت و گو با ایسنا، در تشریح روند توسعه فضای سبز تهران میگوید: پیش از انقلاب اسلامی ایران ۷۵ بوستان محلهای، منطقهای و فرامنطقهای به همراه ۳ بوستان جنگلی در شهر تهران وجود داشت که مساحت کلی فضای سبز ۴۲۲۰ هکتار شامل فضای سبز درونشهری و برونشهری بود اما در حال حاضر تعداد بوستانهای شهر تهران به ۲۳۹۰ بوستان محلهای، منطقهای و فرامنطقهای رسیده است. همچنین ۴۶ هزار و ۲۵۰ هکتار نیز فضای سبز برونشهری شهر تهران است.
مختاری ادامه می دهد: سرانه فضای سبز در بخش درون شهری ۱۷ متر برای هر فرد است که این میزان برای فضای سبز برونشهری ۲۷ متر است و در کل سرانه فضای سبز برای هر فرد با در نظر گرفتن فضای سبز درون شهری و برون شهری ۴۵ متر است. به این ترتیب سرانه فضای سبز شهر تهران مطلوب است؛ اما در مناطقی شاهد توزیع ناعادلانه هستیم. سرانه فضای سبز در برخی از مناطق از جمله ۷، ۱۰، ۱۱، ۱۷ ، ۱۲ و ۸ به دلیل بافت فرسوده و فشرده مسکونی زیر ۱۰ متر مربع است.
از سوی دیگر زاکانی شهردار تهران نیز یکی از افتخارات این دوره مدیریت شهری را توسعه کمربند فضای سبز شهر تهران میداند و تأکید میکند: میانگین توسعه فضای سبز در تهران در سالهای قبل ۷۰۰ تا ۸۰۰ هکتار بود که ما در سال اول، فضای سبز پیرامون تهران را ۱۲۵۰ هکتار و سال ۱۴۰۱، ۱۵۰۰ هکتار افزایش دادیم، سال گذشته هم ۲۰۰۰ هکتار افزایش دادیم و رکورد جدیدی در این حوزه ثبت کردیم و امسال نیز با توسعه ۳ هزار هکتاری از ۵۰ هزار هکتار برنامه عبور خواهیم کرد و کمربند سبز شهر تهران تکمیل خواهد شد.
در اواخر سال گذشته بود که موضوع حصارکشی بوستان قیطریه رسانهای شد و با واکنش و انتقادات برخی شهروندان شمال تهران و اعضای شورای شهر تهران مواجه شد تا جایی که ناصر امانی عضو شورای شهر تهران در تذکری درباره حصارکشی بوستان قیطریه و خطر قطع درختان این پارک گفته بود: شهرداری در اسرع وقت حصارها را جمع آوری کند. در محوطه مذکور ۱۵ تا ۱۸ درخت ارزشمند وجود دارد که امکان جا به جایی آنها نیست. همانطور که عملیات ساخت متوقف شده شهرداری در اسرع وقت حصارها را جمع آوری کند.
پس از این اعتراضات حصارکشی جمع آوری و موضوع ساخت مسجد توسط خیرین در این مکان مطرح شد و از سوی عبدالمطهر محمدخانی، سخنگوی شهرداری تهران تأکید شد که هیچ درختی در این بوستان قطع نخواهد شد و از این منظر شهروندان نباید نگرانی داشته باشند؛ چرا که شهرداری تهران خود بانی اصلی حفظ درختان در شهر تهران است.
اما حدود یک ماه پس از انتشار این خبر این بار حصارکشی در بوستان لاله مورد توجه قرار گرفت، به شکلی که چمران رییس شورای شهر تهران در دویست و سی و سومین جلسه علنی شورای شهر تهران در ارتباط با این حصارکشی می گوید: هنوز مشخص نیست برای چه موضوعی این کار انجام شده است. براساس آنچه که پرسیده شده است پس از جشن های ماه رمضان احساس شده که در آنجا نیاز به چنین فضایی وجود دارد.
وی ادامه می دهد: البته قرار نیست درختی در این محدوده قطع شود و ما هم اجازه چنین کاری نمی دهیم. هنوز طرحی آماده نشده است و به شورا ارائه نشده است. در شورای شهر دوره سوم نیز مصوبهای داشتیم که در بوستانهای بزرگ میتوانند برای خدمات مورد نیاز بوستان، ساخت و ساز انجام دهند که این موضوع نیز تنها محدود به کتابخانه و مسجد شد که آنهم باید طرح هایش در هیئتی که قرار دادهایم مصوب شود و به این ترتیب ساخت و ساز اگر از ملزومات پارک باشد به شرط عدم قطع درخت امکان دارد.
خلأ مطالعاتی معضل مهم در ارتباط با پارکها و فضای سبز تفریحی پایتخت
به گزارش ایسنا، درباره امکان قانونی احداث بنا با کاربری های مختلف در بوستان ها با علی نوذرپور کارشناس شهری و شهردار اسبق شهرداری منطقه ۲۲ تهران گفت و گو کردیم.
به گفته وی، در طرحهای شهری تهران از قبیل طرح جامع و طرح تفصیلی پایتخت، ضوابط مربوط به هر پهنه و از آن مهمتر سهم هر کدام از سرانهها از جمله سرانههای سبز، مذهبی، فرهنگی، درمانی و... مشخص و تفکیک شده است، مکانیابی شده و لکههای مربوط به آنها به صورت جداگانه معین شده است. ورود هر کدام از سرانههای غیرمرتبط به کاربریهای مربوط به فضای سبز و گذران اوقات فراغت اساسا ربطی به این محیطهای سبز شهری ندارد و هر اقدامی در هر کدام از این پهنهها وسرانهها باید متناسب با ماهیت این سرانهها، جانماییها و ضوابط خاص آنها صورت بگیرد.
وی ادامه میدهد: پارکهای شهری بسته به مقیاس و جانمایی صورت گرفته برای آنها انواع مختلفی اعم از پارکهای محلی، ناحیهای، منطقهای، شهری و فراشهری دارد. همچنین بسته به وسعت و جانمایی و انواع آنها، خدمات مربوط و مرتبط با موضوع گذران اوقات فراغت در پارکها از تأمین ضرورتهای اولیه مانند سرویسهای بهداشتی تا تأسیسات بیشتر و وسیعتر، متفاوت است. اما آنچه مسلم است اینکه همه این خدمات حول محور گذران اوقات فراغت است و اختلاط سایر سرانهها در خدمات مرتبط با پارکهای شهری، اساسا هیچ موضوعیتی ندارد. طرحهای جامع و تفصیلی نیز این سرانهها را به تفکیک مشخص کرده است.
وی با اشاره به اینکه یک معضل مهم در ارتباط با پارکها و فضای سبز تفریحی پایتخت، خلأ مطالعاتی در مورد آنهاست، ادامه میدهد: حتی بسیاری از پارکهای فراشهری و بزرگمقیاس که بعضاً مساحت برخی از آنها به اندازه یک منطقه شهر تهران است، مطالعات اختصاصی ندارد. در حالی که در مورد این پارکها باید هر اقدامی بر مبنای مطالعات و برنامهریزیهای مختص همان پارک انجام شود. در صورتی که این نوع پارکهای شهری و فراشهری باید مطالعات کارشناسی مختص خود را داشته باشند که حد و حدود و انواع مجاز برای ساختوساز در آنها متناسب با کاربری پارکها تعریف شده باشد و هیچ فردی نمیتواند از ضوابط مختص آن پارک، تخطی کند.
وی تاکید می کند: تهران با معضل کمبود سرانه فضای سبز روبروست. براساس آمارها سرانه فضای سبز تهران چیزی حدود ۱۶ تا ۱۶.۵ مترمربع است؛ در حالی که براساس طرح جامع شهر تهران این میزان باید ۲۵ مترمربع باشد. در واقع در شرایطی که به ازای هر فرد حدود ۹ مترمربع کمبود سرانه فضای سبز وجود دارد، هر نوع اقدام برای کاهش این فضا به واسطه ساختوساز در پارکها مردود است. مدیریت شهری تهران باید به این موضوع توجه داشته باشد که همه عرصههای شهری بهخصوص عرصههای بزرگ، نیازمند مطالعات مربوط به همان عرصه است؛ این مطالعات باید به برنامهریزیهای دقیقی منجر شود که هرگونه اقدام بر مبنای آن انجام شود.
شهرداری از مسیر تهاتر در جوار پارکها تجهیزات مورد نیاز را ایجاد کند
مهدی اقراریان عضو شورای شهر تهران نیز در گفتگو با ایسنا، با بیان اینکه در اولویت بین ایجاد سازه و حفظ درخت؛ حتماً حفظ درختان در پارکها ارجح است و هر چیزی که موجب کوچک شدن فضای سبز شهر تهران شود اشتباه است، میگوید: شهرداری تهران اگر بخواهد ساخت و سازهایی انجام دهد میتواند با استفاده از املاکی که در اختیار دارد و از مسیر تهاتر در جوار پارکها تجهیزات مورد نیاز را ایجاد کند یا میتواند با پایش مجدد فضاهای خالی و غیر قابل استفاده یا فضاهایی که کاربری لازم را ندارد، استفاده کند.
وی با تأکید بر اینکه شرایط زندگی در تهران قابل قبول نیست و آسایش و آرامش مورد نیاز شهروندان با مسائلی همچون افزایش هزینههای مسکن در سبد خانوار و تغییر الگوی مصرف دچار مخاطره شده است، اظهار میکند: امروز زندگی به سمت آپارتمان نشینی رفته و کمتر فضای مناسب برای استراحت و آرامش کودکان مادران و بازنشستگان وجود دارد.
عضو شورای شهر تهران ادامه میدهد: اگر بخواهیم پارکها را با سازههای متنوع و گوناگون بپوشانیم کمتر فضای مناسبی برای این دسته از افراد باقی میماند و اتفاق دیگر نیز ایجاد شهرهای بازی یا مجموعههای بازی درون پارکهاست که یکی از این موارد را در منطقه ۴ شاهد بودیم که این موضوعات باعث ایجاد نارضایتی شهروندانی است که در محیط پیرامونی پارکها در حال زندگی هستند چرا که این موارد ایجاد سر و صدا و مزاحمتهای صوتی را به همراه دارد.
وی تأکید میکند: باید حقوق شهروندی را رعایت کنیم؛ این دسته اقدامات باعث نگرانی شهروندان تهرانی و اعضای شورای شهر تهران میشود و حتماً جلوی این دست از اقدامات با ابزارهایی که در اختیار اعضاء است گرفته خواهد شد.
در ماجرای پارک قیطریه و یا بوستان لاله شهرداری بر عدم قطع درختان تأکید دارد و به شهروندان اطمینان خاطر می دهد که درختان جابجا می شوند؛ اما واقعیت آن است که جابجایی درختان دستورالعمل و شرایط خاص خود را دارد و میتواند برای درخت تنشزا باشد.
آیا جابجایی درختان امکانپذیر است؟ شرایط جابجایی ها چیست؟
احمدرضا محرابیان گیاهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با ایسنا، در تشریح روند جابجایی درختان و تنشهایی که ممکن است گونههای گیاهی در جابجاییها با آن مواجه شوند، میگوید: گونههای درختی گونههای حساسی نسبت به جابجایی و تغییرات هستند این گونهها در محیطی که استقلال پیدا میکنند با ویژگیهای محیط منطبق و سازگار میشوند و تغییر و تحولات آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی ادامه می دهد: در بحث جابجایی درختان در دنیا شرکتهای خاصی به صورت تخصصی در این کار ورود پیدا میکنند، به شکلی که محدودهای که ریشههای درخت در آن قرار گرفته را با استفاده از تورهای مخصوصی به صورت کامل در میآورند و تحت شرایط خاصی بدون اینکه ریشهها در معرض هوا قرار بگیرند و استرسی به گونه درختی وارد شود، انتقال را از طریق جرثقیلهای مخصوصی انجام میدهند. بی تردید اگر بدون تمهیدات لازم ین کار انجام شود میتواند به درخت آسیب بزند و حتی نهایتاً به از بین رفتن درخت منجر شود.
وی تأکید میکند: تا جایی که اطلاع دارم شرکتهایی که به این شیوه کار کنند در کشور وجود ندارند و انتقال درختان در کشور به صورت محدود برای تعدادی از درختان کهن انجام شده است. در این فرایند هرچه درخت در مرحله نهالی و جوانتر بودن باشد با توجه به اینکه گسترش ریشههای آن کمتر است درخت را با تنش کمتری مواجه میکند و این عمل موفقیت آمیزتر است. بیتردید برای درختان کهن مکانیزم سختتری باید طی شود.
وی در خصوص زمان جابجایی درختان نیز میگوید: معمولاً برای هرس درختان و جابجایی هنگامی که درخت در کمترین حالت فعالیت قرار گرفته است و اصطلاحاً در حالت خواب است یعنی از اواسط پاییز تا اواخر زمستان این کار انجام میشود. در دنیا درختان پلاک گذاری میشوند و حتی حساسیت این درختان نیز در این پلاکها ذکر میشود. بر همین اساس انتقال درختان کاری غیر ممکن نیست؛ ولی حتماً باید با رعایت ملاحظات، تمهیدات و استانداردهای خاص صورت بگیرد.
انتهای پیام